تاريخي, تكنولوژي, توريسم, خبري, ساخت و توليد, ساختمان, شيمي, صنايع دستي, صنعت, هنري

تـاریخچه سفال لعاب برجسته در وبلاگ بیستک!

تـاریخچه سفال لعاب برجسته؛ در دوران هخامنشی آجرهای مینایی با لعاب قلیایی در آپادانای شوش یافت شده که هم اکنون نمونه هایی از آن در موزه لوور پاریس نگهداری می شود .

در شوش دو شیوه تزیین در آجرها دیده می شود ، آجرهای سیلیکونی لعابدار با طرحهای برجسته و آجرهایی با سطح صاف که طرح منحصرا توسط رنگ اجرا شده است . این نوع آجرها دارای ترکیبی از مخلوط شن و آهک بوده اند که هر آجر به همراه تزیین برجسته یا بدون آن در  قالب شکل داده شده و سه بار داخل کوره می رفته است .

اولین پخت ساخت بدنه است که سفالگران امروزی به آن بیسکوییت می نامند . در دومین پخت لعاب مینا داده می شده و در پخت نهایی لعاب سیلیکونی به عنوان یک ماده شفاف و روان ، رنگ شده با اکسیدهای گوناگون به آن افزوده می شده است . سرب آنتیموان برای رنگهای زرد ، مس برای سبز ـ آبی ( فیروزه ای)،  منگنز برای سیاه و قهوه ای و قلع برای ساخت لعاب مات و تولید  رنگ سفید به کار می رفته است . همچنین در تخت جمشید فارس شواهدی از خشتهای پخته با لعابی مشابه مینایی وجود دارد .

در ساخت سفالینه های مینایی خمیر سفال تغییر می کند. گل رس سیلیکات آلومینیوم آبدار است که سفال از آن ساخته می شود خاک چینی یا کائولین خالص ترین نوع این خاک است . عناصر دیگری مثل سدیم ، پتاسیم ، کلسیم ، منیزیم اگر همراه این خاک باشند ناخالصی های آن به حساب می آیند .

برای ساخت سفالینه های مینایی از خمیر شیشه یا خاک چینی استفاده می شود . کاربرد مینا تنها در حالت مطلوب و بر سطحی مشابه با شیشه انجام پذیر می باشد ، همین که مینا کاری بر روی سفالها ریخت (اغلب حاوی کائولین زیاد)  و تکامل یافت، ساخت ظروف با لعاب مینایی امکان پذیر گردیده ، بدین ترتیب ظروف لعابدار سدهء ششم هجری قابلیت تزیین مینا کاری را پذیرا بود .که نمونه های ویژه ای در دوران سلجوقی مشاهده می نماییم . و محتملا حدود سالهای ۴۹۵  تا ۵۴۵ هجری در کاشان که در آن سفالها گرد کوارتز با کائولین آمیخته می شد و سفال با بدنه ای شفاف به وجود می آمد که به خصوص برای کنده کاری بدنه چنان که باید محکم و مقاوم بود . روش معمول در ساخت سفالهای مینایی که منتسب به کاشان و برخی دیگر و برخی دیگر از شهرهای ایران مرکزی در سدهء ششم شناخته شده است احتمالا ریشه آزمایشهای سفالگران نیشابور و سمرقند داشته که تلاش می کردند پس از پختن سفالینه ها دارای نقش یا لعابی بر سطح ، آنها را نقش اندازی و بار دیگر در کوره حرارت دهند تا طرحی سفید رنگ بوجود آید . مجموعه ای از کاسه ها با تاریخ ۵۷۰ تا ۵۸۰ هجری نمایانگر اوج تکامل این روش است . اسلوب فوق بسیار پیچیده و مشتمل بر چندین بار به کوره رفتن سفال در حرارتهای معمولا ۷۵۰ درجه سانتیگراد ، متوالیا رو به کاهش بوده است . با آنکه رنگهای لعاب که از مواد معدنی فلزی و اکسیدها به دست می آید بسیار زیاد هستند ولی همیشه این سفالها در تطبیق دادن خواصشان در کوره با لعاب مسئله ساز بوده اند . گرمای لازم برای ذوب شدن لعاب روی ظرف یا منجر به خراب شدن رنگ می شود یا بر استحکامش تاثیر می گذارد . مقارن با اواخر قرن ۶ هجری سفالگران اسلامی به روشنی دریافتند که اگر اشیاء منقوش چند رنگ می خواهند دو راه دارند .

آنها یا می توانستند رنگ آمیزی را محدود به چند رنگ نمایند که گرمای لازم برای پخته شدن و لعاب ظرف در یک مرحله را تحمل  می کنند یا می توانستند ابتدا ظرف را لعاب داده ، بپزند سپس با رنگهای ناپایدار با پخت مجدد ظرف در حرارتی پایین را بکار گیرند.

با سپاس از : iransofal

دیدگاهتان را بنویسید