اجتماعي, پزشكي, خبري

فرزندان خوشبین – وبلاگ بیستک!

Optimistic children-bistac-ir

فرزندان خوشبین

انتظارات بزرگ از بچه ها داشته باشید :

حتی قبل از اینکه بچه ها به سن کودکستان برسند، بهتر است لیستی از کارهایی که باید انجام دهند برا یشان تهیه کنید و روی دیوار اتا قشان بچسبانید: مرتب کردن تختخواب، لباس پوشیدن، مسواک زدن و جمع و جورکردن اتاق و …

تا زمانی که کارها یشان را انجام نداد ه اند به آنها اجازه ندهید سر میز صبحانه حاضر شوند. این کار هم از حجم مسئولیت های شما کم می کند و هم بچه ها از انجام این کار روتین سود می برند. مثلا ممکن است یک روز هیجان زده پیش شما بیایند و بگویند:  مامان نمی دونی چقدر تختم رو خوب درست کردم، بیا ببین!

فرزندتان با انجام کار درست، احساس غرور خواهد کرد. بچه ها تا زمانی که فرصتی برای اثبات توانایی و ارز شهای خود پیدا نکنند، مثبت اندیش نخواهند شد.  بی اعتمادی به بچه ها در انجام کارها باعث می شود آنها احساس ناتوانی و ضعف کنند. کارهایی که به عهد ه بچه ها می گذارید باید متناسب با سن آنها باشد، چون هدف این است که موفق به انجام آن شوند. یک کودک دو ساله می تواند اسباب باز ی هایش را جمع کند، یک کودک سه ساله می تواند لبا سهای تا شده را در کمد جا بدهد و یک کودک چهار ساله می تواند بشقا ب ها را به آشپزخانه ببرد و در سینک ظرفشویی بگذارد.

قبل از واکنش نشان دادن مکث کنید:

اجازه دهید کود کتان خودش از خودش دفاع کند و شما دخالتی نکنید. اگر در یک دعوای کودکانه فرزند شما بتواند بدون کمک شما از حق خودش دفاع کند. مداخله کردن برای بزر گتر ها کار بسیار راحتی است اما باید بگذارید کودک شما از تمام توان خود برای انجام کارهایش استفاده کند و در مورد توانمند ی هایش به یک باور مثبت برسد.

چالش هایی را که پیش رو دارد درک کنید :

ممکن است پسر کلاس اولی تان کلافه و خسته پیش شما بیاید و بگوید: من از ریاضی چیزی سر در نم یآورم! متاسفانه یک شکست به تنهایی کافیست تا احساس ناکامی پایدار را در او ایجاد کند:  » من باهوش نیستم « ،» من نمی تونم فوتبال بازی کنم ! « یا » من حتی یک خط صاف هم نمی تونم بکشم « برای پیشگری از این گونه نتیجه گیر ی ها، سعی کنید طرز نگاه فرزندتان را تغییر بدهید. برای اینکه افکارش را به سمت مثبت ببرید، باید بگویید:  یاد گرفتن ورزش جدید، اولش سخت است » یا «می دونم که هنوز ساعت بلد نیستی، اما به زودی یاد می گیری.

اجازه دهید بداند که تنها کسی نیست که احساس ناتوانی می کند و بسیاری از بچه ها با این مسئله روبرو می شوند. می توانید از تجربیات خودتان برایش بگویید که برای موفق شدن، چند بار شکست خوردید و چقدر تلاش کردید. با اشاره کردن به سایر مهار تهای او، کمکش کنید تا امیدوار بماند : یادت هست زمانی خوندن بلد نبودی اما کم کم یاد گرفتی و حالا به راحتی کتاب می خونی؟ این رو هم یاد می گیری!

برای دلخوشی به او دروغ نگویید و واقعیت را توضیح بدهید :

امید الکی به بچه ها دادن، آسیب زدن به آنهاست، چون به زودی واقعیت را خواهند فهمید و به اعتماد بنفس شان لطمه خواهد خورد. وقتی در مورد موضوعی به فرزندتان دلخوشی بیهوده می دهید، او انتظار اتفاق خوشایندی را دارد و اگر با عکس این موضوع روبرو بشود، تاثیر کاملا معکوس هم می گیرد. خوشبینی، نیازمند واقع بینی و واقع اندیشی است، نه دلگرمی های دروغی. فرزند شما باید برای هر چیزی آماده باشد.

اگر قرار است به شهر یا محل دیگری نقل مکان کنید، به فرزندتان نگویید خیلی زود دوستان بسیار خوبی پیدا می کنی و پیدا کردن دوستان جدید اصلا کار سختی نیست. باید بگویید؛ رفتن به مکان جدید سخت ی های خودش را دارد و ممکن است کمی طول بکشد تا بتوانی دوستان جدیدی پیدا کنی ولی بالاخره این اتفاق خواهد افتاد.

با سپاس از : خبر نامه زامیاد

دیدگاهتان را بنویسید